• فیض و راستی
• کتاب مقدس
• مقالات

کتاب مقدس برای تمام فصول (۱۲)

بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.

بررسی مزمور فصل ۱۹

سلام خدمت همه دوستان گرامی، ادوارد سرکیسیان هستم و فصل دیگری از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس را بررسی خواهیم کرد. فصلی که برای این منظور برگزیده ام فصل نوزدهم کتاب مزامیر در عهد عتیق است. موضوع این فصل مکاشفه عام خدا در آفرینش جهان هستی و مکاشفه خاص خدا در کتاب مقدس است. این فصل از نظر الهیاتی بسیار مهم و حاوی نکات عمیق و قابل تاملی است که درک آن برای هر ایماندار به مسیح ضروری است. برای مطالعه، این فصل را به دو قسمت تقسیم بندی می کنیم و نخست آیات ۱ تا ۶ را که مربوط به مکاشفه عام خدا است بررسی خواهیم کرد:

1آسمان جلال خدا را بیان می‌کند،
و فَلَک از عمل دستهایش سخن می‌گوید.
2روز تا روز، کلام را جاری می‌سازد،
و شب تا شب، معرفت را اعلان می‌دارد.
3نه سخنی است و نه کلامی،
و آواز آنها شنیده نمی‌شود.
4با این همه، آوازشان در سرتاسر زمین منتشر می‌گردد،
و کلامشان تا به کرانهای جهان می‌رسد.
خیمه‌ای در آسمان برای خورشید بر پا کرده است؛
5و همچون داماد از حجلۀ خویش بیرون می‌آید،
و چون پهلوان شادمانه در میدان می‌دود.
6برخاستنش از یک کران آسمان است،
مدارش تا به کران دیگر،
و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست.

توجه کنید که این مزمور را داوود پادشاه سه هزار سال پیش سراییده است! ولی پیام آن، همچنان بجا و مرتبط با زندگی ما در قرن بیست و یکم است.
خدا از طریق آفرینش با شکوه خویش، جلال، عظمت و قدرت نامتناهی اش را به نمایش گذاشته است. جهان هستی و شگفتیهای آن، وجود خدای ازلی و ابدی و قادر مطلق را ثابت می کند و بی وقفه صفات و ویژگی های الهی را به تصویر می کشد. خدایی که قادر مطلق، دانای مطلق، همه جا حاضر، قائم به ذات و ازلی و ابدی است. وقتی که به آسمان نگاه می کنید هیچ صدایی نمی شنوید ولی خورشید، ماه، سیارات منظومه شمسی، ستارگان و کهکشان ها و … همه و همه در هر لحظه و در هر جا گویی سخن می گویند و جلال خدا را در صحنه جهان هستی اعلان می کنند؛ از آنها صدایی به گوش نمیرسد ولی انگار با بانگی بلند به همه از محبت ، نیکویی و عظمت خدا خبر می دهند. بر خلاف مکاشفه کلامی خدا در کتاب مقدس، مکاشفه عام خدا در جهان هستی بدون کلام است ولی همچون غرش شیری که باعث ترس و لرز می شود هر انسان بیدار و بینایی را به پرستش و ستایش خدای واقعی دعوت می کند.
سراینده این مزمور سپس بر خورشید تمرکز می کند. ستاره خورشید که در مرکز منظومه شمسی می درخشد و با زمین ۱۵۰ میلیون کیلومتر فاصله دارد با نور و حرارت بی نظیر خود زندگی و حیات را در کره زمین باعث می شود؛ گویی هر روز بر شانه ما دستی می کشد و محبت و عظمت خدا را به ما یادآوری می کند. خورشید با سرعتی معادل ۷۲۰ هزار کیلومتر در ساعت (۲۰۰ کیلومتر در ثانیه) در مدارش به دور مرکز کهکشان راه شیری در حرکت است و منظومه شمسی را نیز به همراه خود می برد. در عرض یک شبانه روز ما در آسمان فقط به واسطه حرکت خورشید حدود ۱۷ میلیون کیلومتر جابجا می شویم(متوسط فاصله زمین تا ماه ۳۸۳ هزار کیلومتر است)!
با وجود چنین سرعت فوق العاده ای، ۲۳۰ میلیون سال طول می کشد که خورشید یک دور کامل به دور کهکشان راه شیری بچرخد. در این جابجایی ما از حرکت کهکشان راه شیری در فضا صرف نظر کرده ایم؛ جالب است بدانید که کهکشان راه شیری که خانه بیش از ۱۰۰ میلیارد ستاره است با سرعتی معادل ۲.۱ میلیون کیلومتر در ساعت در فضای کیهان جابجا می شود! بنابراین با گذشت هر شبانه روز خورشید، زمین و من و شما در نقطه ای از کیهان قرار داریم که قبلا هرگز آنجا نبوده ایم!
در مقایسه با زمین، عظمت خورشید باور نکردی است؛ حدود ۱.۳ میلیون کره زمین در خورشید جای می گیرد و حرارت مرکز آن ۱۵ میلیون درجه سانتیگراد است.
هر روز خورشید درخشان در آسمان آبی، انسان ها را به پرستش و ستایش خدای خالق آسمان و زمین دعوت می کند این در حالی است که بسیاری از اهالی زمین در طول روز حتی یکبار به خورشید نگاه یا در مورد آن فکر نمی کنند!
نور و حرارت خورشید یادآور نور جلال و محبت بی نهایت خداست. خدا، خورشید را در وسط آسمان قرار داده است که انسان ها از وجود خدا آگاه باشند و به او بیندیشند! حتی کسی که نابینا است حرارت و گرمای خورشید را به راحتی احساس می کند.
ولی متاسفانه بسیاری از دانشمندان با نسبت دادن آفرینش بی نظیر خداوند به شانس و تصادف مرزهای حماقت را جابجا کرده اند و البته سرنوشتی هولناک در انتظار آنها خواهد بود.

18زیرا غضب خدا از آسمان به ظهور می‌رسد بر هر گونه بی‌دینی و شرارت انسانهایی که با شرارت خود حقیقت را سرکوب می‌کنند. 19زیرا آنچه از خدا می‌توان شناخت بر آنان آشکار است، چون خدا آن را بر ایشان آشکار ساخته است. 20زیرا از آغاز آفرینش جهان، صفات نادیدنیِ خدا، یعنی قدرتِ سرمدی و الوهیت او را می‌توان با ادراک از امور جهانِ مخلوق، به‌روشنی دید. پس آنان را هیچ عذری نیست. 21زیرا هرچند خدا را شناختند، امّا او را چون خدا حرمت نداشتند و سپاس نگفتند، بلکه در اندیشۀ خود به بطالت گرفتار آمدند و دلهای بی‌فهمِ ایشان را تاریکی فرا گرفت. 22اگرچه ادعای حکمت می‌کردند، امّا احمق گردیدند. رومیان ۱: ۱۸-۲۲

اما آیا مکاشفه عام خدا در جهان هستی و آفرینش بی نظیر و شگفت آورش برای شناخت عمیق خدا و اراده اش، نجات از گناه و مرگ، کسب حیات جاودانی و داشتن رابطه با او کافی است؟ جواب این سوال البته منفی است. ما انسان ها با نگاه کردن به جهان هستی و کاوش در آن صرفا به وجود و ویژگی های کلی خدا که به برخی از آنها اشاره کردیم پی می بریم. صرفا با مکاشفه عام خدا هرگز علت وجود هیولای «مرگ» و اینکه چگونه می توان از دست آن خلاص شد و نجات یافت را درک نمی کردیم. چرا این همه درد و تراژدی در دنیا وجود دارد و جنگ و جدایی همچون آتش خروشانی که جنگل ها را می بلعد دنیا را در نوردیده است؟ آیا با خدای قادر و دانای مطلق که از هر تصوری بالاتر است و فوق از درک ماست می توان رابطه برقرار کرد؟ آیا خدا جهان هستی را آفریده و آن را به حال خود واگذاشته است یا اینکه برای جهان هستی برنامه و نقشه ای خاص دارد و تک تک ذرات بنیادی جهان توسط خدا هدایت می شود؟ چرا یک ستاره ای که در آسمان میدرخشد میلیارد ها سال عمر می کند ولی انسان هوشمندی که از هر نظر بر خلایق دیگر برتری دارد و با قدرت تفکرش رازهای کیهان را کشف میکند عمری کوتاه و در حد ۱۰۰ سال باید داشته باشد؟ جهان هستی به چه سمت و سویی می رود؟ معنای زندگی چیست؟ آیا زندگی انسان در این دنیای فانی در پی باد دویدن است؟
راستی خدا کیست؟ اینکه خدا موجودی قادر مطلق، نیکو، پر جلال، غیر مادی، قائم به ذات و ازلی و ابدی است هرگز پاسخی مناسب برای سوالات فوق فراهم نمی کند و گاهی حتی موانعی نیز برای یافتن پاسخی مناسب برای آنها ایجاد می کند مثلا اگر خدای خالق آسمان و زمین قادر مطلق و نیکو است چرا اجازه می دهد یک کودک از بیماری سرطان بمیرد؟ آیا چنین خدایی نمی توانست کره زمینی بیافریند که در آن خبری از زلزله و سیل و سونامی و … نباشد؟
به همین دلیل سراینده مزمور با الهام از روح القدس، ناگهان و بدون مقدمه تغییر رویه می دهد و از آیه ۷ تا ۱۴ بر مکاشفه خاص خدا یعنی کتاب مقدس تمرکز می کند:

7شریعت خداوند کامل است،
و جان را احیا می‌کند.
شهادات خداوند امین است،
و ساده‌لوحان را حکیم می‌گرداند.
8احکام خداوند راست است،
و دل را شادمان می‌سازد.
فرمان خداوند پاک است،
و دیدگان را روشن می‌کند.
9ترس خداوند طاهر است،
و پایدار تا به ابد.
قوانین خداوند حق است،
و به تمامی، عدل.
10از طلا مرغوبتر است،
حتی از زر بسیار خالص؛
از شهد شیرین‌تر است
حتی از قطرات شانۀ عسل.
11خدمتگزارت نیز از آنها هشدار می‌یابد،
و در حفظشان پاداشی عظیم است.
12کیست که اشتباهات خود را تشخیص دهد؟
مرا از خطایای پنهان مبرا ساز!
13خدمتگزارت را از اعمال گستاخانه بازدار؛
مگذار که بر من مسلط شوند!
آنگاه بی‌عیب خواهم بود،
و مبرا از عِصیان عظیم.
14سخنان دهانم و تفکر دلم
در نظرت پذیرفته آید،
ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀ من هستی!

دقت کنید که سراینده مزامیر در آیه ۱ (آسمان جلال خدا را بیان می‌کند،) خالق آسمان را با نام کلی «خدا» خطاب می کند ولی به محض اینکه به قسمت دوم مزمور می رسیم از آیه ۷ به بعد نام «یَهُوَه» (به عبری יהוה ، YHWH) را بکار میبرد (در آیات فوق در ترجمه فارسی این کلمه «خداوند» ترجمه شده است) نامی که به رابطه بین خدا و قوم اسرائیل و عهد بین آنها اشاره می کند و ناگهان خدای قادر مطلق که فوق تصور،متعال و غیر قابل درک است به خدایی که ملموس تر و قابل دسترس است تبدیل می شود. گویی سراینده مزمور به خدایی اشاره می کند که خود را بطور خاص برای قوم اسرائیل مکشوف کرده است و رابطه ای عمیق با وی دارد؛ این مسئله چنان بارز است که در آیه آخر می توان پس لرزه های آن را دید:

«ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀ من هستی!»

چنین رابطه ای با خداوند بسیار بسیار شخصی است؛ به ضمیر «من» در آیه آخر توجه کنید که دو بار تکرار شده است. لازمه داشتن چنین رابطه ای با خدا، شناخت عمیق خدا و اراده اوست. انسانی که به قعر دره گناه سقوط کرده است هرگز نمی تواند امور الهی و آسمانی را درک کند و به چنین معرفت روحانی دست یابد زیرا در ظلمت روحانی سیر می کند.

14امّا انسان نفسانی امور مربوط به روح خدا را نمی‌پذیرد زیرا در نظرش جهالت است، و قادر به درکشان نیست، چرا که قضاوت درست دربارۀ آنها تنها از دیدگاهی روحانی میسّر است. اول قرنتیان ۲: ۱۴

هیچ احدی نمی تواند خداوند را بشناسد مگر اینکه وی، خود را به ما مکشوف سازد. هیچ احدی نمی تواند به نقشه ها و برنامه های خداوند پی ببرد مگر اینکه خودش آنها را به انسان ها مکشوف کند. جالب است که در آیه آخر، داوود پادشاه خداوند را رهاننده و نجات دهنده خود خطاب می کند!
هیچ موجودی جز خداوند، نمی تواند نجات دهنده انسان باشد. برای نجات از گناه و کسب حیات جاودانی و رهایی از هیولای مرگ باید با خدای خالق آسمان و زمین که سرچشمه حیات است رابطه شخصی داشته باشید و او خداوند و نجات دهنده شما باشد. سراینده مزمور به این مهم اشاره می کند که کتاب مقدس همچون دستورالعملی است که به انسان ها طرز زیستن را می آموزد و اراده خدا را برای زندگی هر فرد روشن می کند. اگر به دنبال اکسیر زندگی و حیات جاودانی هستید آن را باید در کتاب مقدس جستجو کنید. اگر در طوفان های زندگی در جستجوی بندر مراد هستید قطب نمایی بهتر از کتاب مقدس نخواهید یافت. توجه کنید که در آیات فوق عناوین شریعت، شهادات، احکام، فرمان، قوانین و ترس خدا همگی اشاره به کلام مکتوب خدا در کتاب مقدس است که بارها در سراسر عهد عتیق و جدید از این عناوین استفاده شده اند. منظور داوود از ترس خدا در اینجا این است که کتاب مقدس انسان ها را به پرستش خدا و اجتناب از بدی و شرارت دعوت می کند. در آیات ۷ تا ۹ سراینده مزمور به شش عنوان کتاب مقدس، شش ویژگی آن و شش تاثیر آن در زندگی انسان ها اشاره می کند و شش بار تاکید می کند که منبع و سرچشمه کتاب مقدس خود خداوند است:

الف)شش عنوان کتاب مقدس
۱-شریعت ۲-شهادات ۳-احکام ۴- فرمان ۵-ترس ۶- قوانین
ب) شش ویژگی کتاب مقدس
۱-کامل (برای نجات و حیات ابدی انسان کافی است) ۲- امین (قابل اطمینان) ۳-راست (منعکس کننده عدالت خدا) ۴- پاک ( واضح، روشن و عاری از هرگونه ناخالصی و اشتباه) ۵-طاهر (مقدس، عاری از هرگونه گناه و شرارت و منعکس کننده قدوسیت خدا) ۶- حق(منعکس کننده حقیقت و راستی خدا)
پ) شش تاثیر کتاب مقدس:
۱- جان را احیا می‌کند. (فراهم کننده حیات جاودانی و نجات از گناه است.)
۲-ساده‌لوحان را حکیم می‌گرداند. (فراهم کننده دانش و معرفت الهی است که جنبه عملی و کاربردی در زندگی روزمره دارد.)
۳-دل را شادمان می‌سازد. (منبع شادی، آرامش و خوشبختی است.)
۴-دیدگان را روشن می‌کند.( منبع معرفت و دانش الهی برای زندگی روحانی است. جهان بینی مبتنی بر واقعیت و حقیقت را در اختیار ما قرار می دهد و به سوالات پیچیده و اساسی جهان هستی و زندگی پاسخ می دهد.)
۵-پایدار تا به ابد بدین معنا است که کتاب مقدس برای هدایت انسان ها همچون صخره ای است که برای تمام دوران ها و برای هر مکان و زمان و هر شرایط صادق و پابرجاست.
۶-به تمامی عدل است.(راه عدالت و پارسایی را به انسان های گناهکار می آموزد.)

ت) سراینده مزمور شش بار تاکید و تکرار می کند که منبع و سرچشمه کتاب مقدس خود خداوند(یَهُوَه) است هر چند که به دست انسان ها نوشته شده است. ۱- شریعت خداوند ۲- شهادات خداوند ۳-احکام خداوند ۴- فرمان خداوند ۵-ترس خداوند ۶- قوانین خداوند

با توجه به منبع، شش عنوان، شش ویژگی و شش تاثیر کتاب مقدس که در بالا به آنها اشاره کردیم بدون اینکه به تفسیر هر مورد بپردازیم چهار خصوصیات کلی کتاب مقدس که بطور مستقیم یا ضمنی از آنها استنباط می شوند را بررسی خواهیم کرد. این خصوصیات از نظر الهیاتی و کاربردی بسیار مهم هستند و هر ایمانداری باید از آن ها مطلع باشد.

چهار خصوصیات کلی کتاب مقدس عبارتند از:

۱- مرجعیت ( اقتدار) مطلق کتاب مقدس ( Authority)
۲- ضرورت یا لزوم کتاب مقدس( Necessity)
۳- کفایت یا بسندگی کتاب مقدس( Sufficiency)
۴-وضوح یا شفافیت کتاب مقدس ( Clarity)

حال اجازه دهید به این خصوصیت ها کمی دقیق تر بیندیشیم.
۱- مرجعیت ( اقتدار) مطلق کتاب مقدس ( Authority)
مرجعیت مطلق کتاب مقدس از آنجا ناشی می شود که منبع کتاب مقدس و هر کلمه آن از خداوند و الهام روح القدس است. بنابراین می توان این خصوصیت را این چنین تعریف کرد:
همه کلمات کتاب مقدس کلمات خداوند هستند و بنابراین نافرمانی از آنها یا بی ایمانی نسبت به کتاب مقدس، نافرمانی از خداوند یا بی ایمانی نسبت به خداوند است. در این رابطه به آیات زیر توجه کنید:

«۲به سوی معبد مقدس تو پرستش می‌کنم، و به سبب محبت و وفاداری تو، نامت را سپاس می‌گویم! زیرا که تو نام خویش و کلامِ خود را عظمتی برتر از هر چیز بخشیده‌ای.» مزمور ۱۳۸: ۲

17«گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های پیامبران را نسخ کنم؛ نیامده‌ام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمده‌ام تا تحققشان بخشم. 18زیرا آمین، به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، نقطه یا همزه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد، تا اینکه همه به انجام رسد. 19پس هر که یکی از کوچکترینِ این احکام را کم‌اهمیت شمارد و به دیگران نیز چنین بیاموزد، در پادشاهیِ آسمان، کوچکترین به شمار خواهد آمد. امّا هر که این احکام را اجرا کند و آنها را به دیگران بیاموزد، او در پادشاهیِ آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. انجیل متی ۵: ۱۷-۱۹

۱خداوند چنین می‌فرماید: «آسمان تخت پادشاهی من است، و زمین کرسیِ زیر پایم! چه خانه‌ای برای من بنا می‌کنید، و مکان آرمیدنم کجاست؟ ۲این همه را دست من ساخته است، و بدین‌گونه همۀ آنها به وجود آمده؛ خداوند این را می‌فرماید. «اما این است آن که بر وی نظر خواهم کرد: آن که فروتن است و روحِ توبه‌کار دارد، و از کلام من می‌لرزد. اشعیا نبی ۶۶: ۱و۲

بنابراین کتاب مقدس کتاب توصیه، پند و اندرز و مجموعه ای از اسطوره ها و داستان های تخیلی انسان های بَدَوی قرون گذشته نیست بلکه حاوی حقایق تاریخی، فرامین، احکام و دستورات الهی برای انسان های تمام دوران ها است و هر انسانی موظف به اطاعت از آن است چونکه منبع آن خود خداست.

16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، 17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد. دوم تیموتائوس ۳: ۱۶و۱۷

توجه کنید وقتی می گوییم منبع کتاب مقدس خداست یا الهام روح القدس است بدین معنی نیست که همیشه و در همه حال نویسندگان آنها همچون رباط هایی کامپیوتری صرفا قلم را به دست گرفته اند و صدایی آسمانی را که می شنیدند روی طوماری می نوشتند بلکه هر نویسنده ای با دانش لغات، تجربیات خاص زندگی خویش و حتی سبک نگارش منحصر به فرد، کلام خدا را به الهام روح القدس نوشته است. مثلا در مزمور ۴۲: ۱و۵ می خوانیم:

۱چنانکه آهو سراپا مشتاق نهرهای آب است، همچنان، ای خدا، جان من به‌شدت مشتاق توست…
۵ای جان من، چرا افسرده‌ای؟ چرا در اندرونم پریشانی؟ بر خدا امید دار، زیرا که او را باز خواهم ستود؛ او را که رهانندۀ من و خدای من است. مزمور ۴۲: ۱و۵

آیه فوق دعا و استغاثه داوود پادشاه در مقطعی بحرانی از زندگی او است. در اینجا ابدا صدای آسمانی خدا با انعکاسی خاص! که به داوود بگوید «ای داوود چنین و چنان دعا کن و سپس آن را روی طوماری بنویس» وجود نداشته است بلکه صرفا این دعای قلبی و صادقانه داوود پادشاه است با دانش لغاتی که داوود از آن بهره مند بود همراه با احساسات قلبی اش ولی به الهام روح القدس در کلام خدا نگاشته شده است که همه ایمانداران واقعی هنگام غوطه ور شدن در گرداب ها و بحران های زندگی با خواندن این مزمور تسلی یابند و همچون داوود پادشاه به خدا توکل کنند.
در انجیل متی، مسیح دقیقا به این واقعیت در مورد الهام روح القدس تاکید می کند:

41هنگامی که فَریسیان گِرد هم جمع بودند، عیسی از آنها پرسید: 42«نظر شما دربارۀ مسیح چیست؟ او پسر کیست؟» پاسخ دادند: «پسر داوود.» 43عیسی گفت: «پس چگونه داوود به روح، او را خداوند می‌خواند؟ زیرا می‌گوید:
44«”خداوند به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.“ 45اگر داوود او را خداوند می‌خوانَد، چگونه او می‌تواند پسر داوود باشد؟» انجیل متی ۲۲: ۴۱-۴۵

در آیات فوق مسیح آیاتی را از کتاب مزامیر در عهد عتیق نقل قول می کند و در آیه ۴۳ تاکید می کند که داوود پادشاه به الهام از روح القدس (داوود به روح) آنها را به زبان آورده است.
گاهی نیز یک رخداد تاریخی در کتاب مقدس به الهام خدا برای نسل های آینده ثبت شده است که بدون آن درک چون و چرای وقایع بعدی امکان پذیر نمی بود؛ برای مثال درک دقیق وقایع مربوط به خروج بنی اسرائیل از مصر و رخداد های متعاقب آن بدون اطلاعات زیر میسر نبود:

«۸ آنگاه پادشاهی تازه در مصر به پا خاست که یوسف را نمی‌شناخت. 9او به قوم خود گفت: «به خود آیید که بنی‌اسرائیل از ما فزونتر و نیرومندتر گشته‌اند. 10باید به زیرکی با آنان رفتار کنیم، وگرنه از این نیز فزونتر خواهند شد و اگر جنگی درگیرد، به دشمنانمان خواهند پیوست و با ما خواهند جنگید، و از سرزمین ما خواهند گریخت.» 11پس مصریان سرکارگرانی بی‌رحم بر بنی‌اسرائیل گماشتند تا بر آنان با کارِ اجباری ستم کنند. بنی‌اسرائیل شهرهای فیتوم و رَمِسیس را برای فرعون ساختند تا انبار آذوقۀ آنها گردد.» خروج ۱: ۸-۱۱

چنین وقایع تاریخی علاوه بر کمک به درک دقیق کتاب مقدس، اعتماد مان را نسبت به درستی کتاب مقدس بیشتر می کند زیرا حقایق و واقعیت های تاریخی ثبت شده در کتاب مقدس که هزاران سال پیش نگاشته شده اند با واقعیت های تاریخی و اکتشافات باستان شناسی مطابقت دارند.
گاهی نیز انبیا واقعا صدایی آسمانی می شنیدند و آن را مستقیما یا از طریق کاتبان خود به نگارش در می آوردند. برای مثال :

8آنگاه آوای خداوندگار را شنیدم که می‌گفت: «کِه را بفرستم و کیست که برای ما برود؟» گفتم: «لبیک؛ مرا بفرست!» اشعیا نبی ۶: ۸

2«یهوه خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: تمامی سخنانی را که به تو گفته‌ام، در طوماری بنویس.» ارمیا ۳۰: ۲

1ودر سال‌ چهارم‌ یهویاقیم‌ بن‌ یوشیا پادشاه‌ یهودا واقع‌ شد كه‌ این‌ كلام‌ از جانب‌ خداوند بر ارمیا نازل‌ شده‌، گفت‌: 2 «طوماری‌ برای‌ خود گرفته‌، تمامی‌ سخنانی‌ را كه‌ من‌ درباره‌ اسرائیل‌ و یهودا و همه‌ امّت‌ها به‌ تو گفتم‌ از روزی‌ كه‌ به‌ تو تكلّم‌ نمودم‌ یعنی‌ از ایام‌ یوشیا تا امروز در آن‌ بنویس‌… 4 پس‌ ارمیا باروك‌ بن‌ نَیریا را خواند و باروك‌ از دهان‌ ارمیا تمامی‌ كلام‌ خداوند را كه‌ به‌ او گفته‌ بود در آن‌ طومار نوشت‌. ارمیا نبی ۳۶: ۱-۴

9من یوحنا، برادر شما، که در رنجها و در پادشاهی و در استقامتی که در عیسی از آن ماست، با شما شریکم، به‌خاطر کلام خدا و شهادت* عیسی، در جزیرۀ پاتموس بودم. 10در روزِ خداوند، در روح شدم و صدایی بلند چون بانگ شیپور از پشت سر شنیدم 11که می‌گفت: «آنچه را که می‌بینی بر طوماری بنویس و به هفت کلیسای اَفِسُس، اِسمیرنا، پِرگاموم، تیاتیرا، ساردِس، فیلادِلفیه و لائودیکیه بفرست.» مکاشفه ۱: ۹-۱۱
{در آیه ۹ منظور از شهادت، گواهی است مانند کسانی که در دادگاه شهادت می دهند.}

بنابراین روح القدس (روح خدا) برای نگارش کتاب مقدس (مکاشفه خاص خدا) از عناصر انسانی (انبیا، کاتبان، مورخین، رسولان مسیح) استفاده کرده است و به طرق مختلف (صدای آسمانی، رویا، الهام کلمات در ذهن و …) نویسندگان را هدایت کرده است.

1در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، 2امّا در این ایام آخر به واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به واسطۀ او جهان را آفرید. عبرانیان ۱:۱

25«این چیزها را زمانی به شما گفتم که هنوز با شما هستم. 26امّا آن مدافع، یعنی روح‌القدس، که پدر او را به نام من می‌فرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد. انجیل یوحنا ۱۴: ۲۵و۲۶

12«بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم، امّا اکنون یارای شنیدنش را ندارید. 13امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛… » انجیل یوحنا ۱۶: ۱۲

توجه کنید وقتی می گوییم همه کلمات کتاب مقدس کلمات خداوند هستند و باید از آنها اطاعت کنیم بدین معنی نیست که حتی سخنان شیطان هنگام وسوسه مسیح در بیابان یهودیه نیز که در کتاب مقدس ثبت شده است از خدا صادر شده بود و باید از آنها اطاعت کنیم بلکه بدین معنی است که این واقعه چون که در کتاب مقدس نوشته شده است هر کلمه آن الهام روح القدس است و دقیقا این رخداد تاریخی مطابق آنچه در اناجیل مکتوب است روی داده است و واقعیت دارد و یک داستان تخیلی نیست. بنابراین منظور این نیست که ما باید به سخنان شیطان هم ایمان داشته باشیم بلکه همانطور که مسیح با شیطان مقابله کرد ما نیز با ایمان به درستی و اعتبار این واقعه تاریخی باید از درس های نهفته در آن برای رشد روحانی خود سرمشق بگیریم. روح القدس از طریق کلام خدا با قلب های ما سخن می گوید و ما را در طریق راستی هدایت می کند که نتیجه نهایی آن رشد و تقدس در زندگی روحانی است؛ در این فرایند ما قدم به قدم از انسان نفسانی (طبیعت کهنه) فاصله می گیریم و طبیعت تازه مان که آفرینش جدید روح القدس است سکان زندگی ما را در اختیار می گیرد و طبعا علایق، انگیزه ها، آرزوها، اهداف، افکار، کردار و گفتار و اراده مان تحت تاثیر کلام خدا روز به روز دگرگون می شوند و به انسان کاملتری تبدیل می گردیم.

17آنان را در حقیقت تقدیس کن؛ کلام تو حقیقت است. انجیل یوحنا ۱۷: ۱۷

همانطور که سراینده مزمور ۱۹ نیز بعد از شرح ویژگی های کتاب مقدس این را تایید می کند:

۱۴سخنان دهانم و تفکر دلم در نظرت پذیرفته آید، ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀ من هستی! مزمور ۱۹: ۱۴

واضح است که مرجعیت و اقتدار مطلق کتاب مقدس بدین معنی است که هیچ مرجع دیگری در این دنیا(انسان، کتاب…) در زمینه زندگی روحانی انسان و خوشبختی ابدی وی نمی تواند جایگزین کتاب مقدس و مقدم بر آن باشد و یا حتی اعتبار آن را به طور کامل تایید کند! این کلام خدا است که اعتبار و درست بودن مراجع دیگر را تایید یا رد می کند و نه بر عکس. این مسئله مغایر با مطلبی نیست که قبلا اشاره کردیم که هر کشف تاریخی یا باستان شناسی جدید اعتماد ما را نسبت به درستی کتاب مقدس بیشتر می کند. لحظه ای که بگوییم فلان مرجع (علمی، تاریخی،…) کل کتاب مقدس را تایید می کند بدین معنی است که آن مرجع بالاتر از کتاب مقدس است که البته گزاره ای نادرست است. ولی اینکه واقعیت های تاریخی، باستان شناسی یا هرگونه کشفیات علمی رخداد ها یا گزاره های ثبت شده در کتاب مقدس را تایید کنند بدین معنی نیست که آنها بالاتر از کتاب مقدس هستند زیرا هرگز کشفیات علمی یا تاریخی قادر به تایید یا رد کتاب مقدس در خارج از حیطه عملکردشان نیستند مانند آفرینش جهان هستی، معجزات، وجود فرشتگان … ولی کلا تطابق واقعیت های کتاب مقدس با کشفیات تاریخی یا باستان شناسی از دیدگاه صرفا دنیوی اعتماد انسان ها را به درستی کتاب مقدس افزایش می دهد.
نتیجه گیری دیگر مرجعیت مطلق کلام خدا این است که کلام خدا حقیقت و راستی است و هیچ ناراستی در آن یافت نمی شود. کتاب مقدس مصون از خطا در جزئیات و در کلیات آن است. یکی از صفات بارز الهی این است که او حقیقت مطلق است و بنابراین کلامش حقیقت و راستی است.

سخنان خداوند خالص است، همچون نقرۀ تصفیه شده در کورۀ گِلی که هفت بار پاک شده باشد. مزمور ۱۲: ۶

5 تمامی‌ كلمات‌ خدا مُصَفّی‌ است‌. امثال ۳۰: ۵

35آسمان و زمین زایل خواهد شد، امّا سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت. انجیل متی ۲۴: ۳۵

بنابراین برخلاف کلام انسان ها و فرشتگان سقوط کرده و شریر که پر از ناراستی و دروغ است و زایل می شود کلام خدا ابدی است و معیار حقیقت است. توجه کنید که کلام خدا نه تنها درست است بلکه راستی و حقیقت است بدین معنی که معیاری برای ارزیابی درست و غلط بودن هر ادعایی خارج از کتاب مقدس در حیطه زندگی روحانی انسان ها است!

موضوع «مصون از خطا بودن کلام خدا» بحث بسیار مفصلی است که از حوصله این مطالعه خارج است و شاید در آینده در بخش مقالات تارنمای فیض و راستی این موضوع را بطور مفصل بررسی کنیم.

۲- ضرورت یا لزوم کتاب مقدس ( Necessity)

ویژگی مهم دیگر کتاب مقدس «ضرورت» کتاب مقدس است. ضرورت یا لزوم کتاب مقدس را این چنین تعریف می کنیم:
کتاب مقدس برای کسب نجات و حیات جاودانی، تقدس و رشد روحانی و دانستن اراده خدا لازم و ضروری است.
همانطور که در ابتدای این مبحث توضیح دادیم هر چند با مکاشفه عام خدا در آفرینش هستی ما به وجود خدا و صفات کلی الهی پی می بریم بدین معنی که خدا قادر مطلق، همه جا حاضر، ازلی و ابدی، قائم به ذات و بدون علت و همه دانا… است. ولی هرگز بدون مکاشفه خاص خدا به معرفت طریق نجات از هیولای مرگ و راه کسب حیات جاودانی دست نمی یافتیم. صرفا با ملاحظه مکاشفه عام، بسیاری از سوالات اساسی جهان بینی بی پاسخ می ماند. بدون مکاشفه خاص خدا هرگز به نقشه ها و برنامه های الهی برای جهان هستی پی نمی بردیم. بنابراین بدون شک کتاب مقدس (مکاشفه خاص خدا) برای شناخت عمیق تر و دقیق تر خدا و داشتن رابطه با او ضروری است.
توجه کنید که قبل از کتاب مقدس (کلام مکتوب خدا)، کلام شفاهی خدا برای نجات انسان ها و زندگی روحانی آنها ضروری بود.
بنابراین در سه مقطع کتاب مقدس برای انسان ها ضروری است:
الف) معرفت انجیل و کسب حیات جاودانی که منجر به داشتن رابطه شخصی با خدایی که سرچشمه حیات است می شود.
مسیح در انجیل یوحنا می گوید:

6عیسی به او گفت: «من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچ‌کس جز به واسطۀ من، نزد پدر نمی‌آید. یوحنا ۱۴: ۶

23زیرا تولد تازه یافته‌اید، نه از تخم فانی بلکه تخم غیرفانی، یعنی کلام خدا که زنده و باقی است. اول پطرس ۱: ۲۳

پولس رسول در رومیان تصریح می کند:
این همان کلامِ ایمان است که ما وعظ می‌کنیم، 9که اگر به زبان خود اعتراف کنی «عیسی خداوند است» و در دل خود ایمان داشته باشی که خدا او را از مردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت…
14امّا چگونه کسی را بخوانند که به او ایمان نیاورده‌اند؟ و چگونه به کسی ایمان آورند که از او نشنیده‌اند؟ و چگونه بشنوند، اگر کسی به آنان موعظه نکند؟…
17پس ایمان از شنیدنِ پیام سرچشمه می‌گیرد و شنیدنِ پیام، از طریق کلام مسیح میسّر می‌شود. رومیان ۱۰: ۸-۱۷

بدون کلام مسیح (مکاشفه خاص خدا)، ایمان و متعاقبا نجات و حیات جاودانی میسر نمی شود.
بنابراین کتاب مقدس برای نجات انسان ها کاملا ضروری است. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم برای دوران قبل از کتاب مقدس ، ایمان به کلام شفاهی خدا در مورد وعده آمدن مسیح موعود و کفاره وی که می بایست در آینده واقع شود برای نجات انسان ها ضروری بود. آدم و حوا، هابیل، شَیثْ، اَنوشْ، نوح، ابراهیم … با ایمان به پیام شفاهی خدا در مورد مسیح موعود و کفاره او نجات یافتند. هر قربانی که بر مذبح تقدیم میشد یادآور کفاره مسیح بود.

۱۳ اینان همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعده‌ها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. عبرانیان ۱۱: ۳

ب) رشد و تقدس روحانی
کتاب مقدس برای زندگی و رشد روحانی و تقدس ضروری است.

17آنان را در حقیقت تقدیس کن؛ کلام تو حقیقت است. انجیل یوحنا ۱۷:۱۷

32و حقیقت را خواهید شناخت، و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد.» انجیل یوحنا ۸: ۳۲

16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، 17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد. دوم تیموتائوس ۳: ۱۶و۱۷

2و همچون نوزادگان، مشتاق شیر خالصِ روحانی باشید تا به مدد آن برای نجات نمو کنید، اول پطرس ۲:۲
{در آیه فوق با توجه به کل متن، منظور پطرس رسول از شیر خالص روحانی همان کلام خدا است.}

۴در جواب گفت، مکتوب است انسان نه محض نان زیست می‌کند، بلکه به هر کلمه‌ای که از دهان خدا صادر گردد. انجیل متی ۴: ۴

پ)دانستن اراده و نقشه های خدا در زندگی شخصی و آینده جهان هستی.
برای دانستن اراده خدا بطور مسلم و یقین، کتاب مقدس کاملا ضروری و لازم است. هیچ منبع و مرجع دیگری نمی تواند در این زمینه جایگزین کلام خدا گردد. طبعا خدا اسرار بسیاری را به ما انسان ها مکشوف نکرده است ولی آنچه که بر انسان ها مکشوف ساخته است در کتاب مقدس مکتوب است. همچنان که موسی به قوم اسرائیل می گوید:

29«امور نهان از آنِ یهوه خدای ماست، اما امورِ مکشوف تا ابد از آنِ ما و فرزندان ماست، تا تمام کلمات این شریعت را به جای آوریم. تثنیه ۲۹: ۲۹

با خواندن کتاب مقدس ما از اراده خداوند در زندگی شخص آگاه می شویم. برای مثال:

16همیشه شاد باشید؛ 17پیوسته دعا کنید؛ 18در هر وضعی شکرگزار باشید، زیرا این است ارادۀ خدا برای شما در مسیحْ عیسی. اول تسالونیکیان ۵: ۱۶-۱۸

همچنین با خواندن کتاب مقدس از نقشه های خدا برای جهان هستی و آینده آگاه می شویم. برای مثال:

12 و آمدن روز خدا را انتظار بکشید و آن را بشتابانید، که در آن آسمانها سوخته شده، از هم متفرّق خواهند شد و عناصر از حرارت گداخته خواهد گردید.
13 ولی بحسب وعدهٔ او، منتظر آسمانهای جدید و زمین جدید هستیم، که در آنها عدالت ساکن خواهد بود. دوم پطرس ۳: ۱۲و ۱۳

1سپس آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم، زیرا آسمان اوّل و زمین اوّل سپری شده بود و دیگر دریایی وجود نداشت. 2و شهر مقدّسِ اورشلیمِ جدید را دیدم که از آسمان از نزد خدا پایین می‌آمد، آماده شده همچون عروسی که برای شوهر خود آراسته شده باشد. مکاشفه ۲۱: ۱و۲

بدون مکاشفه خاص خدا در کتاب مقدس ما هرگز به اطلاعات فوق دسترسی نمی داشتیم. بنابراین کتاب مقدس برای دانستن این امور کاملا ضروری و لازم است.

۳-کفایت یا بسندگی کتاب مقدس( Sufficiency)
وقتی صحبت از کفایت یا بسندگی کتاب مقدس می کنیم منظور این است که کتاب مقدس (عهد عتیق و جدید) دربرگیرنده تمامی کلام خداوند در طول تاریخ است که برای نجات و کسب حیات جاودانی انسان ها، ایمان و اطاعت آنها از خداوند در هر دوران خاص از آدم و حوا گرفته تا آخرین انسانی که بر روی کره خاکی قدم خواهد نهاد کفایت می کند. بنابراین اگر به دنبال سخنان خداوند هستید تنها منبع آن کتاب مقدس (کلام مکتوب خداوند) در عهد عتیق و عهد جدید است.
پولس رسول خطاب به تیموتائوس می گوید:
15و چگونه از کودکی کتب مقدّس را دانسته‌ای که می‌تواند تو را حکمت آموزد برای نجاتی که از راه ایمان به مسیحْ عیسی است. دوم تیموتائوس ۳: ۱۵

همچنین پطرس رسول نیز بر این نکته تاکید می کند:
23زیرا تولد تازه یافته‌اید، نه از تخم فانی بلکه تخم غیرفانی، یعنی کلام خدا که زنده و باقی است. 24زیرا، «آدمی جملگی چون علف است و جلالش یکسره بسان گُل صحرا؛ علف می‌خشکد و گلها می‌ریزند، 25امّا کلام خداوند جاودان مانَد.» و این است آن کلام که به شما بشارت داده شد. اول پطرس ۱: ۲۳-۲۵

توجه کنید که کفایت کتاب مقدس در هر دورانی در طول تاریخ صادق است؛ بدین معنی که در زمان موسی که شاید هنوز چند کتاب اول عهد عتیق نوشته شده بود یا در زمان دانیال که علاوه بر تورات، مزامیر و برخی از کتب تاریخی و انبیا نیز نوشته شده بودند ؛ کتاب مقدس کافی محسوب می شد. این بدین معنی است که اطلاعات موجود در کتاب مقدس برای نجات و کسب حیات جاودانی آنها در آن دوران خاص کافی بود و ابدا احتیاج به اطلاعات اضافی نبود. برای انسان هایی که قبل از دوران کتاب مقدس می زیستند مانند آدم و حوا کلام شفاهی خدا برای نجات و حیات جاودانی آنها کافی بود!

موسی خطاب به قوم اسرائیل می گوید:
« 2بر کلامی که من به شما امر می‌فرمایم نه چیزی بیفزایید و نه چیزی از آن کم کنید، تا فرمانهای یهوه خدایتان را که من به شما امر می‌فرمایم، نگاه دارید. » تثنیه ۴: ۲

« 32«هرآنچه را که من به شما فرمان می‌دهم، به‌دقّت به جای آورید. چیزی بر آن میفزایید و چیزی از آن کم مکنید.» تثنیه ۱۲: ۳۲

همچنین در کتاب امثال، انجیل متی و مکاشفه می خوانیم:
«۵ هر سخن خدا پیراسته است؛ او کسانی را که به وی پناه می‌برند، سپر است. ۶به سخنان او میفزا، وگرنه تو را توبیخ خواهد کرد و خود را دروغگو خواهی نمود.» امثال ۳۰: ۵

18زیرا آمین، به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، نقطه یا همزه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد، تا اینکه همه به انجام رسد. انجیل متی ۵: ۱۸

18من به هر کس که کلام نبوّت این کتاب را می‌شنود هشدار می‌دهم که اگر کسی چیزی بدان بیفزاید، خدا بلاهای نوشته شده در این کتاب را بر او خواهد افزود. 19و اگر کسی از کلام نبوّت این کتاب چیزی کم کند، خدا او را از درخت حیات و از شهر مقدّس، که در این کتاب دربارۀ آنها نوشته شده است، بی‌نصیب خواهد ساخت. مکاشفه ۲۲: ۱۸

بنابراین کتاب مقدس در هر دورانی از تاریخ بشری برای مردم آن دوران کافی و کامل بوده است و نیازی به اطلاعات اضافی برای نجات و زندگی روحانی انسان نبوده است.
کاربرد های عملی کفایت کتاب مقدس در زندگی روحانی عبارتند از:

الف- کفایت کتاب مقدس ما را تشویق می کند که با خواندن و مطالعه دقیق آن اراده خدا را در زندگی مان بدانیم و از احساسات و هیجانات که جنبه شخصی و درونی دارند بپرهیزیم.

16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، 17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد. دوم تیموتائوس ۳: ۱۶

ب- کفایت کتاب مقدس به ما گوشزد می کند که هیچ اطلاعات اضافی برای داشتن نجات و رشد روحانی به غیر از آنچه که خدا قبلا برای ما مکشوف کرده است مورد نیاز نیست. توجه کنید که این نکته بدین معنی نیست که از کتب ، تجربیات و توصیه های ایمانداران با تجربه و عالمین علم الهیات قابل اعتماد که سال ها زندگی خود را وقف یادگیری کلام خدا کرده اند استفاده نکنیم بلکه منظور این است که غیر از آنچه که در کلام خدا مکشوف شده است ما به مکاشفه تازه ای نیازمند نیستیم. چنانچه شخصی یا گروهی ادعای مکاشفه ای تازه از سوی خداوند کنند باید بدانیم که چنین افکاری در بهترین حالت انسانی و در بدترین حالت شیطانی است. بسیاری از کسانی که از انجیل مسیح منحرف شده اند و به بیراهه رفته اند کسانی هستند که به مکاشفات تازه باور کرده اند. برای مثال فرقه مُرمُون ها ( Mormons) که میلیون ها نفر در سراسر جهان پیرو دارند علاوه بر کتاب مقدس، کتاب ژوزف اسمیت تحت عنوان (کتاب مورمون: عهد دیگری از عیسی مسیح) که در سال ۱۸۳۰ میلادی منتشر شده است را نیز در حد کتاب مقدس و الهام خدا می دانند! این در حالی است که تعالیم آنها متناقض با کتاب مقدس است. پولس رسول در رساله خود به غلاطیان تاکید می کند:

۷البته انجیلی دیگر وجود ندارد، امّا کسانی هستند که شما را مشوش می‌سازند و بر‌آنند که انجیل مسیح را تحریف کنند. 8امّا حتی اگر ما یا فرشته‌ای از آسمان، انجیلی غیر از آنچه ما به شما بشارت دادیم موعظه کند، ملعون باد! 9چنانکه پیشتر گفتیم، اکنون باز می‌گویم: اگر کسی انجیلی غیر از آنچه پذیرفتید به شما موعظه کند، ملعون باد! 10آیا تأیید مردم را می‌خواهم یا تأیید خدا را؟ آیا می‌کوشم مردم را خشنود سازم؟ اگر همچنان در پی خشنودی مردم بودم، خادم مسیح نمی‌بودم. غلاطیان ۱: ۷-۱۰

بنابراین مرمون ها ایماندار واقعی به مسیح نیستند.
متاسفانه کلیسای کاتولیک که پیروان بیشماری در سراسر جهان دارد نیز علاوه بر کتاب مقدس(عهد عتیق و عهد جدید)، به برخی کتاب های تاریخی دیگر و همچنین به سخنان رسمی پاپ ها در حد کلام خدا ایمان دارند و آنها را مرجعی در حد کتاب مقدس یا بالاتر از آن می دانند و این در حالی است که گاهی باور های آنها آشکارا با کتاب مقدس تناقض دارد.

پ- کفایت کتاب مقدس به ما گوشزد می کند که خداوند از ما انتظار ندارد که به تعالیمی در مورد خدا یا نجات انسان باور داشته باشیم که در کتاب مقدس مکتوب نیست. در طول تاریخ کتاب ها و مطالب بی شماری در مورد خدا و نجات انسان نوشته شده اند ولی برای ایمانداران واقعی به مسیح مرجع نهایی کتاب مقدس است و با مقایسه هر مطلبی یا ادعایی با کتاب مقدس می توان صحت و سقم آنها را بررسی کرد.

ت-کفایت کتاب مقدس به ما یادآوری می کند که انجام دادن چیزی که بطور صریح یا ضمنی در کتاب مقدس آن را گناه نمی داند مانعی ندارد. همانطور که قبلا تاکید کردیم هیچ کسی نباید به احکام و فرامین خدا مطلبی را بیفزاید یا از آن کم کند. برای مثال کلیسای کاتولیک استفاده از هر گونه روش مصنوعی برای جلوگیری از حاملگی را گناه میداند؛ این در حالی است که در کتاب مقدس فرمانی صریح یا برداشتی ضمنی در این خصوص وجود ندارد. همچنین در کلیسای کاتولیک ازدواج برای اسقف ها منع شده است که طبعا با کلام خدا تناقض دارد:

«۱این سخن امین است که اگر کسی منصب اسقفی را بخواهد، کار نیکو می‌طلبد. 2 پس اسقف باید بی‌ملامت و صاحب یک زن و هشیار و خردمند و صاحب نظام و مهمان‌نواز و راغب به تعلیم باشد؛ 3 نه می‌گسار یا زننده یا طمّاع سود قبیح بلکه حلیم و نه جنگجو و نه زرپرست. 4 مُدَبّر اهل خانهٔ خود به نیکویی و فرزندان خویش را در کمال وقار مطیع گرداند، 5 زیرا هرگاه کسی نداند که اهل خانهٔ خود را تدبیر کند، چگونه کلیسای خدا را نگاهبانی می‌نماید؟» اول تیموتائوس۳: ۱-۵
{توجه کنید که منظور پولس رسول از کلمه «اسقف» در آیات فوق و در زبان اصلی یونانی خادم یا شبان کلیسا است. این که در برخی کلیساها، درجات خاصی برای خادمین کلیسا مانند کشیش، اسقف، اسقف اعظم، پاپ… قائل می شوند ریشه در کتاب مقدس ندارد.}

ث-کفایت کتاب مقدس به ما گوشزد می کند که ما برای خشنودی خدا ملزم به انجام کاری که در کتاب مقدس به آن امر نشده است نیستیم. برای مثال اگر در کلیسایی که عضو آن هستید کسی ادعا کرد که از طرف خدا به او الهام شده است (مکاشفه تازه) که شما باید فلان کار را انجام دهید شما ابدا موظف نیستید که به حرف او گوش دهید. اگر مایلید اراده خدا در زندگی تان را بدانید کافی است کتاب مقدس را بطور دقیق مطالعه کنید.

165 آنانی را که شریعت تو را دوست می‌دارند، سلامتیِ عظیم است و هیچ چیز باعث لغزش ایشان نخواهد شد. مزمور ۱۱۹: ۱۶۵

۴-وضوح یا شفافیت کتاب مقدس ( Clarity)
وضوح یا شفافیت کتاب مقدس بدین معنا است که پیام اصلی کتاب مقدس در مورد طریق نجات و زندگی روحانی از سوی روح القدس چنان مکشوف شده است که هر خواننده یا شنونده ای که از توانایی عقلانی طبیعی بهره مند باشد آن را لااقل در حد ابتدایی و سطحی درک خواهد کرد؛ حتی افراد خردسال نیز توانایی درک سطحی آن را دارند.
اما شفافیت یا وضوح کتاب مقدس بدین معنی نیست که درک همه تعالیم آن آسان و راحت است یا اینکه بدون مطالعه دقیق و عمیق، همه می توانند مطالب آن را درک کنند. طبعا برخی تعالیم کتاب مقدس علاوه بر مفهوم سطحی، معانی بسیار عمیق تر دارند که حتی عالمین علم الهیات نیز که سال ها در آنها غوررسی کرده اند از درک کامل آنها عاجز هستند ولی حتی درک سطحی تعالیم اساسی کتاب مقدس برای نجات و کسب حیات جاودانی انسان ها کافی است. به همین دلیل در کتاب تثنیه، خداوند به قوم اسرائیل چنین فرمان می دهد:

6و این سخنان که من امروز تو را امر می‌فرمایم، بر دل تو باشد. 7آنها را به‌دقّت به فرزندانت بیاموز، و حین نشستن در خانه و رفتن به راه، و هنگام خوابیدن و برخاستن، از آنها گفتگو کن. 8آنها را چون نشان بر دست خود ببند و چون علامت بر پیشانیت بگذار. 9آنها را بر چارچوب دَرِ خانۀ خود و بر دروازه‌های خویش بنگار. تثنیه ۶: ۶-۹

آیات فوق تصریح می کند که علاوه بر بزرگسالان حتی کودکان قادر به آموختن کلام خدا هستند هر چند که درک سطحی از آنها داشته باشند.
سراینده مزامیر نیز خوشبختی و سعادت همه ایمانداران را در مطالعه کلام خدا می داند بدون اینکه استثنایی در این زمینه قائل گردد:

۱خوشابحال کسی که به مشورت شریران نرود و به راه گناهکاران نایستد، و در مجلس استهزاکنندگان ننشیند؛ 2 بلکه رغبت او در شریعت خداوند است و روز و شب در شریعت او تفکر می‌کند. 3 پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوهٔٔ خود را در موسمش می‌دهد، و برگش پژمرده نمی‌گردد و هر آنچه می‌کند نیک انجام خواهد بود. مزمور ۱: ۱-۳

سراینده مزامیر در جایی دیگر به این نکته اشاره می کند که حتی افراد ساده دل یا ساده لوح نیز با خواندن کتاب مقدس حکمت می آموزند:

130 کشف کلام تو نور می‌بخشد و ساده دلان را فهیم می‌گرداند. مزمور ۱۱۹: ۱۳۰

امثال مسیح در اناجیل نمونه بارزی از شفافیت و وضوح کلام خدا است که هر چند حقایق عمیقی در آنها نهفته است ولی در عین حال ساده هستند و حتی کودکان نیز حقایق ساده تر نهفته در آنها را به راحتی درک می کنند.
ویژگی شفافیت و وضوح کتاب مقدس در نگاه اول مهم به نظر نمی رسد ولی یکی از مهمترین ویژگی های کتاب مقدس است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است!
حقایق الهی برای همه انسان ها در وهله اول ساده، قابل درک و منطبق با عقل سلیم هستند. هیچ سفسطه یا مغلطه و پیچیدگی که از دروغ و ناراستی سرچشمه گیرد در آن یافت نمی شود. بازی با کلمات، سفسطه و مغلطه، پیچیدگی بی معنا، سردرگمی در مفهوم، عمق توخالی، استدلال های بی محتوا همگی از شیطان و عمق های شرارت است. هدف شیطان این است که انسان ها را به ته چاهی عمیق و خالی فرو برد که ته آن جز ظلمت و هلاکت چیز دیگری نیست. در مقابل عمق های شیطان، کلام خداوند (کتاب مقدس) همچون سرچشمه ای خروشان در پای کوهی است که هر انسان تشنه ای را با آب زلال و سردش سیراب می سازد و اگر بخواهید به منبع آن سرچشمه برسید باید به اوج کوه ها و قله ها پرواز کنید و برخلاف چاه عمیق شیطان باید در ارتفاعات الهی سیر کنید!
فرق بی نهایتی است بین حقایق عمیق خدا با دروغ های عمیق شیطان، اولی شما را به اوج حیات و خوشبختی سرافراز می سازد و دومی شما را در قعر ظلمت و سرگردانی به هلاکت می رساند.

توجه کنید که حتی واقعیت های علمی و قوانین طبیعی و ریاضیات و منطق نیز از این امر تبعیت می کنند و گاهی در عین پیچیدگی، ساده و شفاف هستند و حتی خردسالان نیز مفاهیم اولیه و سطحی آنها را درک می کنند!
این در حالی است که مفاهیم شیطانی که از عمق های دروغ و ناراستی سرازیر می شوند مبهم، بی اساس، تهی، سردرگم ولی پیچیده و بغرنج هستند.
اجازه دهید برای روشن شدن بیشتر موضوع مثالی بزنم. در مورد وجود خدا استدلالی بسیار منطقی و مطابق با عقل سلیم در سال ۱۸۰۲ میلادی توسط ویلیام پی لی ارائه شد و این استدلال بر اساس وجود طرح هوشمند و هدفمند در جهان هستی است. همانطور که با نگاه کردن به یک ساعت مچی که از اجزا پیچیده و هدفمندی تشکیل شده است بدون کوچکترین شک و تردید به این نتیجه می رسید که انسانی هوشمند آن را طراحی کرده و ساخته است به همان قیاس جهان هستی نیز با همه پیچیدگی و زیبایی و عظمتش باید توسط طراحی هوشمند و خالقی قادر مطلق آفریده شده باشد. هر بچه خردسالی نیز قادر به درک این استدلال کاملا درست است!
حتی سالها قبل از ویلیام پی لی، دانشمندان برجسته ای مانند اسحق نیوتون و رنه دکارت نیز به این استدلال اشاره کرده بودند. این استدلال در عین سادگی و شفافیت که حتی یک کودک نیز آن را درک می کند شامل حقایق عمیقی است مثلا چنین خدایی باید خارج از زمان و فضا باشد و بنابراین باید همه جا حاضر و ازلی و ابدی باشد و یا چنین خدایی خود بدون علت است و…
این در حالی است که عمق های شیطانی می گوید از برخورد تصادفی ذرات بنیادی (ماده) که از «هیچ» سر و کله شان پیدا شده است و با گذشت زمان های طولانی که البته خود این «زمان» نیز از «هیچ» بوجود آمده است در فضای بیکرانی که آن هم از «هیچ» بوجود آمده است به کمک قوانین طبیعی و ریاضی که آنها هم از «هیچ» ناگهان صحنه جهان هستی را آراسته اند با تکاملی بسیار پیچیده و باور نکردنی جهان کنونی را با تریلیون ها کهکشان و ستاره که با نظمی بی نظیر و زیبایی شگفت انگیز در حرکتند بوجود آورده اند! در نهایت از برخورد تصادفی مولکول های اکسیژن، نیتروژن و کربن در اقیانوس های اولیه بر روی کره زمین، یک موجود تک سلولی بوجود آمده است و به تدریج از آن موجود تک سلولی، سلول های بسیار پیچیده ای شکل گرفته اند و مولکول های آمینو اسید ها و سپس دی ان ای و آر ان ای را بوجود آورده اند که اطلاعات ژنتیکی بسیار پیچیده و با حجمی باور نکردنی را در خود جای داده اند. همه این استدلال ها ساخته و پرداخته «ذهنی» است که در عین حال که مادی نیست و فعلا توضیحی برای آن وجود ندارد ولی قادر است مرز های جهان هستی را بررسی کند!
جالب است که چنین باورهایی در دانشگاه های جهان تدریس می شوند و پیروان بسیاری نیز دارند! برای انسان های سردرگم چنین استدلال هایی ابدا غیر منطقی به نظر نمی رسد این در حالی است که نخبگان این دنیا، استدلال ساده و منطقی ویلیام پی لی را مردود می دانند!
این فقط یک نمونه از مثال های بیشماری است که شیطان انسان ها را به چاه عمیق ظلمت و هلاکت سوق داده است.

بنابراین دانستن چهار ویژگی اساسی کتاب مقدس ۱- مرجعیت و اقتدار مطلق۲-لزوم و ضرورت۳- کفایت وبسندگی۴- وضوح و شفافیت کتاب مقدس انگیزه ای بسیار قوی در ما برای مطالعه آن بوجود می آورد.

۱خوشابحال کسی که به مشورت شریران نرود و به راه گناهکاران نایستد، و در مجلس استهزا کنندگان ننشیند؛ 2 بلکه رغبت او در شریعت خداوند است و روز و شب در شریعت او تفکر می‌کند.
3 پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوهٔٔ خود را در موسمش می‌دهد، و برگش پژمرده نمی‌گردد و هر آنچه می‌کند نیک انجام خواهد بود. مزمور ۱: ۱-۳

فیض عیسی مسیح خداوند با شما باشد و بماند. آمین



مزمور فصل ۱۹

1آسمان جلال خدا را بیان می‌کند،
و فَلَک از عمل دستهایش سخن می‌گوید.
2روز تا روز، کلام را جاری می‌سازد،
و شب تا شب، معرفت را اعلان می‌دارد.
3نه سخنی است و نه کلامی،
و آواز آنها شنیده نمی‌شود.
4با این همه، آوازشان در سرتاسر زمین منتشر می‌گردد،
و کلامشان تا به کرانهای جهان می‌رسد.
خیمه‌ای در آسمان برای خورشید بر پا کرده است؛
5و همچون داماد از حجلۀ خویش بیرون می‌آید،
و چون پهلوان شادمانه در میدان می‌دود.
6برخاستنش از یک کران آسمان است،
مدارش تا به کران دیگر،
و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست.
7شریعت خداوند کامل است،
و جان را احیا می‌کند.
شهادات خداوند امین است،
و ساده‌لوحان را حکیم می‌گرداند.
8احکام خداوند راست است،
و دل را شادمان می‌سازد.
فرمان خداوند پاک است،
و دیدگان را روشن می‌کند.
9ترس خداوند طاهر است،
و پایدار تا به ابد.
قوانین خداوند حق است،
و به تمامی، عدل.
10از طلا مرغوبتر است،
حتی از زر بسیار خالص؛
از شهد شیرین‌تر است
حتی از قطرات شانۀ عسل.
11خدمتگزارت نیز از آنها هشدار می‌یابد،
و در حفظشان پاداشی عظیم است.
12کیست که اشتباهات خود را تشخیص دهد؟
مرا از خطایای پنهان مبرا ساز!
13خدمتگزارت را از اعمال گستاخانه بازدار؛
مگذار که بر من مسلط شوند!
آنگاه بی‌عیب خواهم بود،
و مبرا از عِصیان عظیم.
14سخنان دهانم و تفکر دلم
در نظرت پذیرفته آید،
ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀ من هستی!